وقتی ازچشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه، هی “من عاشقت هستم” شکست
بعد تو آیینه های شعر سنگم می زنند
دل به هر آیینه، هر آیینه ای بستم شکست
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمی دانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست…
نوشته شده در یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:
,
ساعت
22:50 توسط مهسا
| |