سم عشق...

پر میکرد یادت، همه حجم خالی فضایم را

 و خواستنت شیطنت میکرد، در مسیر نبض رگهایم

 بوته نورس احساسم، ریشه دوانده بود در تری اشکهایم

 همه روزه، میشنیدم صدای عشق را

 حتی در قیژ قیژ، لولای در قدیمی

 همه شب;

 پشت پرده، سایه ای از جنس تو اردو زده بود

 رویای هم آغوشیت نخ بادبادکی بود

 که مرا بالا میکشاند تا دب اکبر

 و در مجادله ناکوک دل و عشق،

 کوچکتر از باخته شده بود "عقلم"

 تو میدانستی;

 رویای شیرینم، یخیست

 "هایش" کردی

 چه ساده تبخیر شد از گرمی نفسهایت...



نظرات شما عزیزان:

پریا
ساعت17:20---26 خرداد 1392


در زندگـﮯ بـرآﮮ هر آدمـﮯ !



از یـڪ روز،



از یـڪ جــآ،



از یـڪ نفـر،



بـہ بعـد...!



دیگـر هـیچ چیـز مثـل قبـل نیستــ!



نـہ روزهآ، نـہ رنگ هآ،نـہ خیـآبـآטּ هآ



همـہ چیـز مـﮯ شـود:







دلتنگـﮯ...!

من خیلی از وبت خوشم اومد ولینکش کردم منتظرتم عسیسم.
پاسخ:azzzzzzzzziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizami,mamnunam


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 22 خرداد 1392برچسب:,ساعت 14:57 توسط مهسا | |


Power By: LoxBlog.Com